کد مطلب:140459 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:136

پیمان شکنی عمر بن سعد
در روز عاشوراء دو مرتبه پسر سعد ملعون با امام علیه السلام پیمان شكنی كرد و بدین ترتیب خیانت و خباثت خود را اظهار و ابراز نمود.

مرتبه اول آن بود كه قبل از ظهر طبق پیمانی كه بین طرفین مقرر شد قرار گذاردند لشگر اسلام با سپاه كفار تن به تن بجنگند یعنی یكان یكان به میدان آیند، اندكی كه بر این منوال مبارزت كردند لشگر كفرآئین ابن سعد دیدند شیر شكاران سپاه اباعبدالله الحسین علیه السلام تا هر كدام عدد بسیاری را نكشند، كشته نمی شوند از میان آنها عمرو بن حجاج زبیدی كه بسیار غضب آلود و آشفته حال به نظر می رسید بانگ برآورد:


یا حمقی أتدرون من تقاتلون، تقاتلون فرسان اهل المصر و تقاتلون قوما مستمنین لا یبرز منكم احد، یعنی آیا می دانید ای احمق ها با چه كسانی نبرد می كنید، با سواران مصر و حجاز مقابله می كنید، با قومی كه تمنای مرگ دارند روبرو می شوید، این قوم كسانی اند كه میدان رزم را مجلس بزم می پندارند و روز مصاف را شب زفاف تصور می كنند، شما از عهده چنین قومی بر نمی آئید.

شعر



سواران مگو از حجاز آمدند

كه شیران به جنگ گراز آمدند



دیگر حق ندارید یكان یكان به میدان روید صبر نمائید وقتی یكی از اصحاب حسین به میدان آمد شما جملگی بر آن یك نفر حمله ببرید باری بدین ترتیب عهد و پیمان اول را شكستند.

مرتبه دوم آن بود كه عمر بن سعد نابكار با امام علیه السلام پیمان بست كه لشگریانش یكی یكی به جنگ حضرت روند ولی پس از آنكه چند تن از شجاعان و ناموران لشگر همچون تمیم بن قحطبه و یزید ابطحی بطرز حیرت انگیزی بدست آن جناب روانه دیار عدم شدند این بار شمر فتنه انگیز و بیدادگر در غضب شد و بنزد عمر بن سعد رفت و او را ملامت نمود و گفت این چه عهدی بود كه نمودی اگر از اول دنیا تا انقراض عالم تمام مبارزان و دلاوران روی زمین به جنگ حسین بن علی علیهماالسلام بیایند تمام را فانی می كند پس بهتر آن است كه عهد و پیمان خود را بشكنی و دستور دهی تمام لشگر یكجا به حسین بن علی حمله كنند و كارش را بسازند.

پسر سعد ملعون پیشنهاد شمر مخذول را قبول كرد و فرمان داد تمام لشگر با شمشیر و نیزه و خنجر و تیر و سنگ و چوب و كلوخ و عمود و گرز و ساطور و بلارك و سایر ادوات حرب بر امام مظلوم حمله نمایند حسب الامر آن بداختر از چهار طرف به آن سرور حمله كردند و مانند باران بهاری آلات و ادوات حرب بر


سر و صورت بدن عزیز فاطمه سلام الله علیه می بارید

حمید بن مسلم كوفی كه در لشگر عمر بن سعد بود می گوید:

فو الله ما رأیت مكثورا قط قد قتل ولده و اهل بیته و اصحابه اربط جاشا و لا امضی جنانا منه یعنی به خدا قسم من هیچ دل شكسته ای را در عالم مثل حسین سراغ ندارم كه فرزند و اهل بیتش شهید شده باشند با این حال در وقت محاربه قوت قلب و ثبات قدم و دلیریش مثل آن حضرت باشد.

مرحوم سید در لهوف می فرماید:

حتی قتل منهم قتلة عظیمة ینهزمون من بین یدیه كأنهم الجراد المنتشر، گروهی انبوه و جماعتی بسیار مانند مور و ملخ در بیابان پراكنده شدند زمین میدان را از دشمن خالی می نمود حضرت در مركز خود می ایستاد و تكیه به نیزه می داد و خستگی می گرفت باز لشگر به اغوای عمر بن سعد و دشنام شمر كافر مانند دریای مواج جمع می شدند و از چهار جانب بر حضرت حمله می كردند باز آن سرور صدا به الله اكبر بلند می كرد و بر یمین و یسار می تاخت سرها مثل گوی، خون ها مانند جوی روان می نمود اگر چه لشگر گرداگرد آن حضرت را محاصره كرده بودند ولی بس كه آن دلیر در شجاعت مهارت داشت در پشت زین پیچ و تاب می خورد كه از هر طرف هر كه حضرت را می دید از پیش روی می دید و یك زخم هم از پشت سر به آن حضرت نرسیده بود لذا حضرت امام باقر علیه السلام می فرمایند:

جراحاتی كه بر بدن جدم بود همه در پیش رو بود زیرا آن حضرت اصلا پشت به دشمن نكرده بود ولیكن یك زخم كه از پیش رو به حضرت رسیده بود سر از پشت بدر كرده و آن تیر مسموم سه شعبه ای بود كه بر دل یا ناف و یا سینه آن سرور فرو رفت كه هر چه حضرت سعی كرد آن را بیرون آورد ممكن نشد عاقبت از پشت سر بیرون آورد.

باری آن جناب چند ساعت آن قدر از آن اشرار كشت كه افهام ضعیفه و


عقول ناقصه عوام انكار می نمایند كه یك تن این همه كشتار كند.

به روایت صاحب مناقب امام علیه السلام دوازده حمله كرد و در هر حمله زیاده از ده هزار نفر را به جهنم فرستاد.

برخی گفته اند: آن دلیر بی نظیر هیجده هزار نفر از آن كافران بی دین را به دیار عدم رهسپار نمود.

مرحوم طریحی در منتخب می فرماید:

فتارة یحمل علی المیمنة و اخری علی المیسرة حتی قتل ما یزید علی عشرة آلاف فارس یعنی گاه بر میمنه و زمانی بر میسره حمله می نمود تا جائی كه زیاده از ده هزار سوار غیر از پیادگان را به جهنم فرستاد.

مرحوم مجلسی كه از همه ارباب مقاتل كمتر نقل می نماید فرموده: حضرت به غیر از مجروحین نهصد و پنجاه تن از آن كفار را كشت در این وقت عمر بن سعد ملعون دانست كه در پهندشت عالم آفرینش احدی را قوت و توانائی آن نیست كه با امام حسین علیه السلام نبرد كند و بخوبی دریافت اگر كار بدین گونه پیش برود آن حضرت تمام آنها را طعمه شمشیر خود خواهد نمود